مهارت هاي رهبري ، در بسياري از زمينه ها - محيط کار ، مدارس و کلاس هاي درس ، سياست ، سازمان هاي داوطلبانه و حتي در درون خانواده ها - کاملاً قابل تشخيص است. افرادي که ابتکار عمل مي کنند ، ديدگاهي دارند و مي توانند براي دستيابي به چشم انداز خود استراتژي ، برنامه ريزي و انجام دهند ، رهبران خوبي محسوب مي شوند. آنها اين مهارتها را هنگام کار در يک تيم به نمايش مي گذارند و اميدوارم اعضاي تيمشان از اين مهارتها قدرداني کنند.


 


اما در مورد انواع ديگر مهارتهايي که يک رهبر خوب را تشکيل مي دهند ، چطور؟ نه فقط مهارت هاي حرفه اي - ممکن است شما در زمينه خود بسيار مهارت و مهارت داشته باشيد بلکه مهارت هايي که به توانايي شما در کار خوب با ديگران و هدايت تيم شما به موفقيت کمک مي کند؟


 


اين جايي است که هوش هيجاني وارد مي شود ، همانطور که در قسمت اول اين سريال تعريف کرديم ، "توانايي درک دقيق احساسات خود و ديگران" است. براي درک سيگنالهايي که عواطف در مورد روابط مي فرستند. و براي مديريت احساسات خود و ديگران. "


 


به مدير بزرگي که در گذشته داشتيد فکر کنيد. احتمالاً با سؤالات ، نگراني ها و نيازهاي خود به راحتي به سراغ آن شخص رفتيد و احتمالاً آنها پذيراي شما بوده اند و براي پرداختن به آنها کار کرده و مطمئن باشيد که احساس حمايت مي کنيد. و اگر (يا چه موقع) هر دو اختلاف نظر داشتيد ، احتمالاً آنها تبادل احترام و مثمر ثابتي داشتند.


 


اين نوع پويايي بين کارمندان و مدير شبيه به چيزي است که ما زوج ها را ترغيب مي کنيم تا در روابط خودشان ايجاد کنند - داشتن يک ديدگاه مثبت ، تصديق مواضع يکديگر با وجود اختلاف نظر ، و احترام عمدي حتي در مواقع دشوار. اين يک پويا است که کار مي کند اين کمک مي کند تا همه افراد درگير احساس حمايت و ارزشمندي کنند.


 


و بياييد صادق باشيم: کار تيمي ، به ويژه هنگام تلاش براي دستيابي به اهداف دشوار ، طولاني مدت و حتي بلند قد ، مي تواند منجر به احساسات شديد شود ، مانند (اگر امور به خوبي پيش نرود) سرخوردگي ، عصبانيت ، نگراني يا نااميدي يا (اگر اوضاع به خوبي پيش برود) هيجان ، پيش بيني ، اشتياق و جشن مشترک. به عنوان مثال ، به نمايشگرهاي هيجان انگيز بازيکنان در تيم هاي ورزشي منسجم نگاه کنيد. آنها وقتي همه چيز خوب پيش مي رود ، يکديگر را جشن مي گيرند. آنها وقتي همه چيز را نمي کنند ، يکديگر را بلند مي کنند. احساسات ، حتي در اين زمينه ، در موفقيت با ديگران نقش بسزايي دارند.


 


با اين وجود تمام اين احساسات ، حتي آنهايي که خوب هستند ، در شرايط سخت کار ممکن است منجر به استرس شديد شوند. و درک و مديريت احساسات شما و ديگران در آن تيم ، دقيقاً مانند يک رابطه ، ويژگي مهم همه رهبران خوب است.


 


هوش هيجاني براي رهبري خوب ضروري است


دانيل گلمن ، يک مسئول در مورد هوش هيجاني در محيط کار ، خاطرنشان مي کند: "مهم نيست آنچه رهبران تصميم مي گيرند انجام دهند - خواه اين يک استراتژي را ايجاد مي کند يا تيم ها را براي اقدام به بسيج مي کند" ، موفقيت آنها به نحوه انجام آنها بستگي دارد. حتي اگر آنها همه چيز را به درستي بدست آورند ، اگر رهبران در اين وظيفه اصلي هدايت احساسات در جهت صحيح ناکام باشند ، کاري که انجام مي دهند همانطور که مي تواند يا بايد کار نمي کند. "


 


بسياري از ما قبلاً احتمالاً در اين شرايط بوده ايم. به اين فکر کنيد که شايد ، شغلي که در دبيرستان داريد با يک مدير که نگرش منفي داشته است داشته باشيد. آنها ممکن است مهارت هاي بسيار خوبي در نقش خود داشته باشند ، اما نحوه انجام اين کار و ارتباط با کارمندانشان يک مشکل بود. به اين فکر کنيد که چگونه ممکن است شما و همکارانتان در مورد آن مدير حساس باشيد - کم ارزش ، بي احترامي ، و به هدف اهداف تيم هدايت نمي شويد.


 


در آن نوع کار ، ساده تر است که سر خود را پايين نگه داريد ، حداقل کاري را انجام دهيد ، و آن را در پايان هفته دريافت کنيد. و وقتي کارمندان چنين احساسي داشته باشند ، وماً در نقش خود خوشحال نخواهند شد ، به احتمال زياد بهره وري کاهش مي يابد و کار متوقف مي شود. انجام آن کارهايي که بايد انجام شود براي آن تيم چالش برانگيزتر خواهد بود.


 


همان ، طبق تحقيقات خود ما ، در مورد روابط عاشقانه نيز صدق مي کند. چشم انداز منفي مي تواند منجر به پيامدهاي ضعيفي مانند نيتي ، قطع رابطه و حتي جدايي يا طلاق شود. هنگامي که احساسات منفي به جلو مي رود ، تغيير مسير بازگشت به يک ديدگاه مثبت دشوار است.


 


از طرف تلنگر ، قدرداني ، احترام و اشتياق ، همراه با حمايت عاطفي و اعتبار سنجي ، مي تواند مسري باشد. مثبت بودن باعث مثبت شدن مي شود. از آنجا که احساسات به شدت با عملکرد و بهره وري در ارتباط است ، تيم هايي که اعضاي آنها از طريق چالش ها و موفقيت هايشان از نظر عاطفي احساس حمايت و قدرداني مي کنند ، احتمالاً شادتر و پربارتر خواهند بود. آنها مي خواهند موفقيت هاي خود را جشن بگيرند ، بنابراين با هم سخت تر و موثرتر کار مي کنند تا موفق باشند.


 


اين پويا در مورد بسياري از تنظيمات شغلي اعمال مي شود - هر کجا يک رهبر باشد. اين مي تواند يک سرآشپز سوس در يک آشپزخانه رستوران ، يک سرپرستار در يک اورژانس ، يک سرپرست در يک کارخانه ، يک مدير اجرايي در يک اتاق يا يک معلم دبيرستان در يک کلاس باشد. درک و مديريت احساسي مؤثر به اعضاي تيم کمک خواهد کرد که به صورت منسجم و کارآمدتر عمل کنند و احساس بيشتري داشته باشند


جالب تر اين که وقتي شما يک رهبر واقعاً عالي هستيد ، مي توانند سود شرکت را دو برابر کنند. اين درست است - سود را دو برابر کنيد! اکثر ما فکر مي کنيم که هوش هيجاني ممکن است ارتباط چنداني با خط مشي اصلي شرکت نداشته باشد ، اما وقتي شما يک رهبر بزرگي داريد که از هوش هيجاني مؤثر برخوردار است و از آن استفاده مي کند ، سازمان شما به عنوان يک کل - اعم از رضايت کارمندان و تعامل کارمندان گرفته تا درآمد و سود — بسيار سود خواهد برد.


 


اين دومين قسمت از يک سريال چهار قسمتي درباره هوش هيجاني است. قسمت اول اينجاست و قسمتهاي سه و چهار آينده مي آيند.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دانلود سوالات رایگان لوله کشی و نصاب وسایل بهداشتی درجه 3 از تهِ دلم من و فروغ بیما رایانه طایفه کی گیوی زیباکنار کولر گازی گری